۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

به نام خدا

به نام خدایی که دنیا رو آفرید و ولش کرد به امون خدا
به نام خدایی که خلق کرد اما اختیاری نداره
به نام خدایی که گوش داد اما نمی شنوه چشم داد و نمی بینه.به نام خدایی که خودش اثیر زرق و برق های خودش شد.به نام خدایی که تنهاست و تنها هارو دوست نداره.به نام خدایی که قلب شیشه ای داد و دل رو اثیر دل سنگی کرد.به نام خودایی که خوبی و جهل رو با هم میده تا از دستش بدی..نه نه نه ببخشید
به نام من که جاهلم به کسی بدی نکردم و دل کسی رو نشکستم..به نام من که جاهلم و دل هزاران نفر رو شاد کردم و خنده رو لب هاشون آووردم.به نام من که جاهلم چیزی ندارم اما از داشته هام هم گذشتم.
به نام من که جاهلم پا رو دلم گذاشتم تا خوشبختی عشقم رو ببینم.به نام من که جاهلم من که ثروت هیچ کس برام دلیلی برای احترام گذاشتن بهش نمی شه
به نام من که جاهلم و به دل آدم ها نگاه می کنم.
به نام تو که رفتی.به نام تو که جز خوبی ازت ندیدم.به نام تو که همیشه به یادم بودی و نگران.به نام تو که روزی باز به یادم می افتی..به نام تو که مست به دنبال نگاهت میان شاخه برگ ها تو هوای تاریک شرجی بین شاخه ها جایی که نیستی می گشتم.به نام تو که برای همیشه می روی.به نام من جاهل که به یادت روزه دوستت دارم می گیرم..به نام تو که برای یک بار دروغ نگقتی.به نام خدایی که تو را برد من هم می خورد..به نام تمام محبت های بی منت دوست ها.به نام چشم هایی که تا اشکم می بینند می بارند.به نام دوست هایی که بدی دیدند و بدی نکرد..
به نام خدایی که دل گرفت و شکست و رها کرد.آری به نام همون خدا

۲ نظر: